چیلر پارت 2 – انواع چیلر تراکمی و محاسبه ظرفیت:
با توجه به اینکه در بخش اول از مقاله های مربوط به چیلر به معرفی اجزای اصلی آن پرداختیم. توصیه می شود قبل از مطالعه بخش دوم به این بخش : ” چیلر پارت 1 – معرفی چیلر ” مراجعه بفرمایید.
اجزاء چیلر تراکمی:
1- کمپرسور:
مهمترین جزء یک چیلر تراکمی کمپرسور است که وظیفه کاهش حجم و افزایش فشار بخار مبرد را انجام میدهد. افزایش فشار مبرد به افزایش دمای آن منجر میشود. کمپرسورها با توجه به نوع طراحیشان به سه دسته تقسیم میشوند.
- کمپرسورهای پیچی یا اسکرو (Screw)
- کمپرسورهای حلزونی یا اسکرال (Scroll)
- کمپرسورهای گریز از مرکز یا سانتریفیوژ (Centrifugal)
- کمپرسورهای رفت و برگشتی یا پیستونی (reciprocating compressor)
کمپرسورهای پیچی یا اسکرو (Screw)
همانطور که در تصویر نشان داده میشود، کمپرسورهای پیچی یا اسکرو به نوعی از کمپرسورها گفته میشود که عملکردشان متکی به حرکت چرخشی دو قطعه میباشد. وجود قطعات محدود، قابلیت اطمینان عملکرد این تجهیز را بالا میبرد.
کمپرسورهای حلزونی یا اسکرال (Scroll)این کمپرسوها دو نوار مارپیچ را در خود جای داده است که در هم تنیده شدهاند. فشار بخار مبرد در مسیر حرکتش در فواصل غیر یکنواخت، افزایش پیدا میکند.
این کمپرسورها نسبت به نوع اسکرو، در چیلرهایی با ظرفیت کمتر بکار میروند. اگر قرار باشد که درسیستمهای با بیش از 80 تن تبرید، از کمپرسورهای اسکرال استفاده شود، باید بیش از یک کمپرسور بکار گرفته شود.
کمپرسورهای گریز از مرکز یا سانتریفیوژ (Centrifugal) :
مکانیزم عملکرد کمپرسورهای سانتریفیوژ مشابه با پمپهای سانتریفیوژ است. بخار مبرد به موازات محور وارد کمپرسور شده و به پروانههای درحال چرخش برخورد میکند. پس از افزایش فشار، در راستای عمود بر محور خارج میشود. در واقع متراکم کردن بخار مبرد و افزایش فشار به کمک افزایش سرعت و افزایش انرژی جنبشی اتفاق میافتد. حرکت گریز از مرکز ذرات سیال دلیل رقم خوردن این تغییرات است. هرچه سرعت چرخش پروانه بیشتر باشد، انرژی جنبشی ذرات بیشتر شده و به تبعیت از آن بازده کمپرسور بیشتر میشود. از طرف دیگر در این کمپرسورها برای اینکه فشار بیشتری دریافت شود، میتوان بیش از یک پروانه را بصورت متوالی (سری/پشت سرهم) قرار داد. تنها قطعه متحرک در این کمپرسورها، همان پروانه است. تعداد قطعات متحرک کم در هر تجهیز به کاهش استهلاک و افزایش عمر مفید آن میانجامد. به دلیل بازده بالای این کمپرسورها، مرسوم است که در چیلرهای ظرفیت بالا، از این نوع کمپرسور استفاده شود.
کمپرسورهای رفت و برگشتی یا پیستونی (reciprocating compressor)
همانطور که از اسمشان پیداست، این کمپرسورها با حرکت پیستون سیال را فشرده میکنند. این کمپرسورها به دلیل داشتن قطعات متحرک متعدد، استهلاک بالاتری نسبت به انواع دیگر دارند. اما اگر رینگ پیستون آنها به خوبی آببندی شده باشد بازده بالایی خواهند داشت. انتقال حرارت پایینی که با محیط دارند باعث میشود، بازدهشان نزدیک به آیزنتروپیک باشد.
2- کندانسور:
در چیلرهای تراکمی، کندانسور کمک میکند تا دمای گاز مبرد که پس از خروج از کمپرسور افزایش یافته، کم شود. به همین دلیل به آن چگالنده هم گفته میشود. جذب حرارت گاز مبرد میتواند به وسیله هوا یا آب انجام شود. در حالت اول چیلر را هوا خنک و در حالت دوم چیلر را آب خنک میگویند. از دید انتقال حرارت هر دو کار مشابهی را انجام میدهند. تنها تفاوت، در نحوه خنککاری گاز مبرد خروجی از کمپرسور است.
کندانسور هواخنک (Air-cooled condenser)
این تجهیزات را میتوان نوعی مبدل حرارتی دانست که در ان سیال گرم، بخار مبرد و سیال سرد، هوای محیط است. بیشتر اوقات این نوع کندانسورها در مناطق خشک یا معتدل مورد استفاده قرار میگیرند. زیرا اگر رطوبت محیط کمتر باشد، جریان هوا با سهولت بیشتری انجام شده و راندمان بالاتری خواهند داشت. در این کندانسورها برای ایجاد یک جریان هوای اجباری از فنهای محوری یا اکسیال کمک گرفته میشود. به همین دلیل این فنها به فنهای کندانسوری معروف هستند.
کندانسور آبی یا آبخنک (Water-cooled condenser)
این کندانسور عموماً یک مبدل پوسته و لوله (shell & tube) است که باعث میشود با تماس غیر مستقیم آب و مبرد، انتقال حرارت انجام شده و مبرد خنک شود. به دلیل اینکه تبادل حرارت با آب انجام میشود، میزان انتقال حرارت نسبت به کندانسور هواخنک بیشتر است. در چیلرهایی که کندانسور آنها آب خنک باشد، نیاز است تا آب خروجی از مبدل وارد برج خنک شود.
3- برج خنک کن(Cooling tower) :
در سیستمهای تهویه مطبوع، در برج خنککن(Cooling tower) آب خروجی از کندانسورکه در اثر جذب حرارت مبرد افزایش دما پیدا کرده، حرارتش را با تماس با هوا از دست میدهد. در واقع آب گرمی که وارد برج میشود با عبور از نازلهایی به قطرات ریز تبدیل میشوند. این موضوع باعث افزایش سطح تماس با هوای محیط شده و بخشی از آن تبخیر میشود. فن تعبیه شده در بالای برج، هوا را از روی قطرات ریز آب عبور میدهد.
با تبخیر بخشی از آب دمای بخش دیگر که بخار نشده، کم میشود. این پدیده، سرمایش تبخیری Cooling) (Evaporative نام دارد.
کولینگ تاورها یا برجهای خنککن به دلیل کاهش دمای آب به کمک سرمایش تبخیری، منجر به مصرف بالای آب میشوند.
کولینگ تاورها با توجه به اینکه جریان هوا در آنها طبیعی باشد یا اجباری، و در نوع اجباری چه مسیری برای هوا ایجاد شود، انواع مختلفی دارند که در بخشهای بعد به تفصیل شرح داده خواهند شد.
4- اواپراتور(evaporator):
این بخش از چیلر، در واقع یک مبدل حرارتیست که در اثر تماس غیر مستقیم آب و مبرد، گرمای آب را گرفته و دمای آن را کاهش میدهند. نامگذاری این تجهیز به دلیل نحوه عملکرد آن است. زیرا مبرد در اثر جذب گرمای آب بخار میشود. صفحات تعبیه شده داخل پوسته (در مبدلهای پوسته و لوله)، یعنی بافل ها(Baffles) غیر از اینکه لولهها را در جای خود نگه میدارند، به آشفته شدن جریان کمک کرده و میزان انتقال حرارت را افزایش میدهند.
5- شیر انبساط یا اکسپنشن ولو (expansion valve):
این قطعه که قبل از اواپراتور نصب میشود، وظیفه انجام فرآیند اختناق(Throttling process) را برعهده دارد. فرآیندی که در شیر انبساط اتفاق میافتد با اصطلاحات دیگری از قبیل اثر ژول-کلوین ، اثر کلوین-ژول و یا انبساط ژول_تامسون نیز شناخته میشود. از آنجا که در دمای اتاق اکثر گازها با طی این فرآیند کاهش دما پیدا میکنند، مبرد با عبور از شیر انبساط با افت فشار و دما مواجه شده و وارد اواپراتور میشود. از نظر ترمودینامیکی اگر وقتی یک سیال از یک شیر(Valve) یا دریچه متخلخل (Porous plug) عبور میکند، با محیط اطرافش انتقال حرارت نداشته باشد، فشارش کاهش یافته و به تبع آن سردتر میشود. به این فرآیند، اختناق یا خفگی گفته میشود.
محاسبه ظرفیت چیلرهای تراکمی
الف- محاسبه دستی و دقیق:
در کاربردهای صنعتی، برای محاسبه ظرفیت یک چیلر تراکمی بصورت دقیق، نیاز است تا 5 مرحله زیر انجام شود.
1- ابتدا با دانستن دمای آب ورودی به چیلر و خروجی از آن (که همان دمای آب مورد نیاز در سیستم تهویه مطبوع است)، اختلاف آنها محاسبه میشود. لازم به ذکر است دماهای ذکر شده باید براساس سیستم انگلیسی باشد. یعنی دماها باید با واحد فارنهایت در نظر گرفته شود.مثلاً اگر دمای ورودی به چیلر 25 درجه سانتیگراد باشد و در سیستم تهویه مطبوع به آب با درجه حرارت 15 درجه سانتیگراد نیاز باشد، اختلاف درجه حرارت آنها 18 درجه فارنهایت است.
2- در مرحله دوم نوبت به محاسبه ظرفیت برودتی چیلربر حسب Btu/h میرسد.برای اینکار از فرمول استفاده میشود. همان ظرفیت گرمایی ویژه آب است که در سیستم SI برابر است. اما برای انجام محاسبات چیلر، مطلوب است که این کمیت در سیستم انگلیسی مورد استفاده قرار گیرد. با تبدیل واحدها مقدار مذکور بدست میآید. برای مؤلفه در سیستم SI معادل و در سیستم انگلیسی میباشد. برای V هم نیاز است تا دبی آبی که در سیستم جریان دارد برحسب قرار گیرد. هر متر مکعب برابر با 264/172 گالن آمریکایی است.
3- پس از محاسبه بار برودتی چیلر (ظرفیت برودتی چیلر/ظرفیت سرمایی چیلر)، نوبت به تبدیل عدد به دست آمده به تن تبرید میرسد. هر 12000 تن تبرید یک BTU/h است. پس با تقسیم عدد مرحله قبل به 12000 ، ظرفیت چیلر تراکمی بر حسب تن تبرید (ظرفیت واقعی) به دست میآید. 4- پس از اینکه تن تبرید چیلر محاسبه شد، نیاز است تا مقداری به عنوان ضریب اطمینان تحت عنوان اورسایز oversize به آن اضافه شود. این مقدار معمولاً 20% ظرفیت برودتی چیلر در نظر گرفته میشود. در نظر گرفتن اورسایز برای چیلر به این دلیل است که شرایط دمایی که قرار است چیلر نصب شود متفاوت از شرایط دمایی کارخانهی سازنده است. اگر چیلر با همان ظرفیت محاسبه شده ساخته شود، با قرار گرفتن در محیط گرمتر یا ارتفاع از سطح دریا متفاوت با موقعیت کارخانه، پارامترهای موجود در فرمول محاسبه ظرفیت، تغییر کرده و این امکان وجود دارد که چیلر نتواند دمای مورد نظر در زمان طراحی را برآورده کند. 5- در نهایت مقدار به دست آمده گرد شده و مبنای ساخت قرار میگیرد. این مقدار همان ظرفیت اسمی چیلر است.ب- محاسبه سرانگشتی:
در کاربردهای تهویه مطبوع برای تخمین ظرفیت چیلر برای تعبیه در ساختمانی که در یک موقعیت جغرافیایی خاص قرار دارد، لازم است تا از ضریبهای منحصر به شهرهای مختلف استفاده میشود. به طور معمول در این روش باید مساحت بخشهایی از ساختمان را که قرار است برای آنها گرمایش یا سرمایش انجام شود را در اختیار داشت. سطوح مربوط به سرویسهای بهداشتی ، سطح زیر دیوارها و سایر سطوح غیر مفید باید از مساحت کل کم شوند. اینکه ساختمان مورد نظر در چه شرایط آب و هوایی قرار دارد یا برای چه کاربری (مسکونی-اداری-تجاری) استفاده میشود نیز در انتخاب ظرفیت چیلر نقش مهمی ایفا میکنند. با دانستن این اطلاعات و ضرب متراژ مورد نظر در ضریب مناسب، ظرفیت سرمایی چیلر (ظرفیت برودتی چیلر) برحسب بی تی یو بر ساعت به دست می آید. همانند روش قبل با تقسیم این عدد به 12000 میتوان همین کمیت را بر حسب تن تبرید در اختیار داشت. گفتنی است این محاسبات فارغ از تراکمی یا جذبی بودن چیلر میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
عدد به دست آمده ظرفیت واقعی است و لازم است تا در ضریب اطمینان ضرب شود تا ظرفیت اسمی بدست آید. ضریب های گفته شده را میتوان از جدول زیر استخراج کرد.
ساختمان مسکونی | ساختمان اداری | ساختمان تجاری | |
معتدل مثل تهران | 400 تا 500 | 500 تا 600 | 600 تا 800 |
گرم مثل یزد | 500 تا 600 | 600 تا 700 | 700 تا 900 |
خیلی گرم مثل اهواز | 600 تا 700 | 700 تا 800 | 800 تا 1000 |
ج- محاسبه به کمک نرم افزار:
با کمک بعضی از نرم افزارهای محاسباتی تهویه مطبوع نیز میتوان ظرفیت چیلر را محاسبه کرد. مثلاً در Carrier HAP، با دانستن تعداد نفراتی که از آن محیط استفاده میکنند یا اینکه چه دستگاههایی در آن محیط باعث افزایش حرارت محیط میشوند و یا میزان دمای داخل و خارج و یا جنس متریال بکار رفته در ساختمان چه باشد، میتوان محاسبه بسیار دقیقی انجام داد.
نرمافزار دیگر HVAC Solution است که به کمک آن میتوان سیستمهای تهویه مطبوع را طراحی کرد. روابطی که این نرم افزار را پشتیبانی میکنند، از هندبوک ASHREA استخراج شده اند.
تعداد مدارهای چیلر:
پس از محاسبه ظرفیت چیلر، میتوان آن را تک مداره در نظر گرفت. این موضوع به این معنی است که فارغ از اینکه به چند درصد از ظرفیت چیلر نیاز باشد، مبرد تنها در یک اواپراتور دمای آب را کاهش میدهد. خواه به 40 درصد از سرمایش اسمی چیلر نیاز باشد یا به 80 درصد آن، همه اجزاء همزمان کار میکنند تا برودت مورد نیاز را فراهم کنند. به عنوان مثال اگر یک چیلر 40 تن تبرید نیاز باشد هم میتوان یک مسیر برای محقق کردن تمام ظرفیت مورد نیاز فراهم شود و هم میتوان دو کمپرسور در نظر گرفت که در دو مدار مجزا که هر کدام کندانسور و اواپراتور و سایر اجزاء مربوط به خود را به خدمت گرفتهاند. حالت دوم مثل زمانیست که دو دستگاه چیلر 20 تن تبرید در یک مجموعه قرار گرفته باشند. مزیت این حالت اینست که وقتی که به 20 تن تبرید یا کمتر از آن نیاز باشد، فقط یکی از مدارها وارد عمل شده و کار تهویه مطبوع را انجام میدهد و مدار دیگر خاموش میماند. حُسن این روش طراحی کاهش محسوس مصرف برق و کاهش استهلاک تجهیزات میشود. از طرف دیگر در صورت بروز یک ایراد در یک مدار، چیلر میتواند با مدار دیگر به کار خود ادامه دهد و وقفه ای در عملکرد آن و تأمین آسایش ساکنین بوجود نخواهد آمد.